بازیهای المپیک به جشنوارهٔ ورزشیای گفته میشود که به عقیده باستانشناسان و تاریخنویسان در یونان باستان به انجام میرسیده، و در اواخر قرن ۱۹ میلادی مجدداً احیا شد.۱ در دوره باستان جشنها در ابتدا جنبه مذهبی داشته و برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او در المپیا برگزار میشد. در یونان باستان شرکت کنندگان متشکل از مردانی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرین ورزشی بپردازند بودند.۲ پس از احیا مسابقات در دوران مدرن، تا دهه هفتاد قرن بیستم میلادی شرکت کنندگان حتماً میبایست ورزشکاران غیر حرفهای میبودند. ولی در طی دهه هشتاد قرن بیستم، درها به روی ورزشکاران حرفهای هم باز شد.
دوران باستان
نوشتار اصلی: بازیهای المپیک باستان
مجسمه زئوس. مسابقات المپیک برای ادای احترام به او در صحن مقدس او در المپیا برگزار میشد.
بازیهای المپیک در ابتدا یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار میشد. این مسابقات هر چهار سال یک بار و از سال ۷۷۶ قبل از میلاد در المپیا که محل صحن زئوس بود برگزار میشد.۲
افسانههای زیادی پیرامون پیدایش مسابقات المپیک به وجود آمدهاست: بر اساس یک داستان، هرکول (که در اساطیر یونانی نیم خدا بود) آن را جهت تجلیل از فتوحات بی نظیرش بوجود آورد. بر اساس افسانههای دیگر زئوس و کرونوس، دو خدای یونان باستان، با یکدیگر بر سر فرمانروایی المپیا به جدال برخاستند که نهایتاً زئوس به پیروزی نائل آمد. بر اساس این داستان مسابقات المپیک یادبود این پیروزی میباشد.۳
در دوران باستان تنها مردان یونانی که آزاد (و نه برده) متولد شده بودند میتوانستند در مسابقات در جشن مذهبی زئوس شرکت کنند. زنانی که مجرد بودند در تاریخ دیگری به احترام هرا همسر زئوس و مادر هرکول، به مسابقه میپرداختند. زنهای ازدواج کرده حق شرکت در مسابقات را نداشته و در صورت مخالفت باید بهای آن را با جانشان میپرداختند.۲۱ مسابقات المپیک در بین یونانیها از اهمیت زیادی برخوردار بود چنانکه مورخین یونانی در دوران باستان، از آن به عنوان یک واحد برای اندازهگیری زمان استفاده میکردند. یک «المپیاد» بیانگر چهار سال میبود.۱
مسابقات در ابتدا تنها شامل «مسابقه دو» بود، ولی بعدها کشتی، بوکس و پرش به آن اضافه شد.۱ شرکت کنندگان که متشکل از افرادی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرین ورزشی بپردازند. افراد در این مسابقات به صورت شخصی شرکت میکردند و نه به عنوان نمایندگان از شهر یا ناحیهای خاص. تمرکز اصلی این مسابقات بر روی ویژگیهای مردانه مانند قدرت و ورزیدگی که فرهنگ یونانی آن زمان ارج مینهاد پایهگذاری شده بود. بر خلاف سنت جاری در ناحیه مدیترانه که بر پوشیدگی تأکید داشت شرکت کنندگان برهنه در مسابقات شرکت میکردند (کلمه «ژیمناستیک» به عنوان مثال از کلمه یونانی به معنی «برهنه» میآید)۲ مورخین نظریات متفاوتی جهت توضیح این موضوع ارایه کردهاند: حضور برهنه در بین عموم مردم بدون اینکه شخص تحریک جنسی بشود نشانگر کنترل شخص بر خودش است یا لخت بودن بخشی از مراسم مذهبی بود که بر مفهوم گذرا بودن تأکید میکرد یا عقیده به اینکه برهنگی قدرت جادویی به آنها در مقابل صدمات میداد و یا اینکه برهنگی لباس مخصوص افراد از طبقه بالا بود... چیزی که به هر حال مشخص است این است که یونانیها برهنگی را خجالت آور نمیدانستند.۱
در زیر و روی تاریخ یونان و آثار کشف شده به سال ۷۶۶ پیش از میلاد مسیح برخورد میکنیم که «تیمائوس» نخستین مورخ یونانی در نوشتههای خود از مردی بنام «کره ابوس» یاد کردهاست که در راه رفتن از همه سریعتر بودهاست.
این جشنها بیشتر از آن جهت که عاملی بود برای ورزیده شدن و آماده کردن جوانان برای مقابله با هر نوع تجاوز بخاک یونان رونق گرفت.
رشتههای ورزشی برگزار شده در ادوار مختلف این مسابقات شامل مادههای مختلف مسابقات دو، پرش، پرتاب دیسک، پنجگانه باستانی، مشتزنی، کشتی، پانکریشن، اسبدوانی و ارابه رانی میشد.۴
نوباوگان، جوانان و پهلوانان جداگانه به مبارزه میپرداختند، در حاشیه المپیک مسابقههای شعر و شاعری، سخنوری و موسیقی هم برگزار میگردید. جشنهای «المپیا» ادامه داشت تا سال ۳۹۴ که امپراتور روم آنرا تعطیل کرد. این تعطیلی طولانی سبب ویرانی «المپیا» و نیایشگاه «زئوس» نماد قدرت و پهلوانی گردید.
احیا مجدد در دوران مدرن
یک باستانشناس آلمانی به نام «کورتیوس» در دل تپههای خاموش «المپیا» به کاوش پرداخت، و آثار شگفتی را کشف کرد. فکر احیای این بازیها قوت گرفت و با هزاران دشواری مردی شریف، انسان دوست و دانشمند بنام «پییر بارون دوکوبرتن» فرانسوی به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاریس همایشی تشکیل داد و اساس بازیهای جدید المپیک را پی نهاد.
بازیهای المپیک با الهام ازاین نام و این دورهای قهرمانی بوجود آمد. رسماًازسال۱۸۹۶ بود که درآتن انجام گرفت وپس از آن هر چهارسال یکباردرنقاط مختلف جهان انجام گرفتهاست. وفقط سه دوره به دلیل جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم انجام نپذیرفت.
رشد
شمار شرکت کنندگان در المپیک از ۲۴۵ شرکت کننده از ۱۵ کشور جهان در سال ۱۸۹۶، به حدوداً ۱۱٬۱۰۰ ورزشکار از ۲۰۲ کشور جهان در المپیک تابستانی ۲۰۰۴ در آتن رسید. شمار شرکت کنندگان در المپیک زمستانی بسیار کمتر از شرکت کنندگان در المپیک تابستانی است؛ در المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در سالت لیک سیتی، ۲٬۴۰۰ ورزشکار از ۷۷ کشور جهان در ۷۸ رویداد ورزشی با یکدیگر به رقابت پرداختند.
المپیک یکی از بزرگترین رویدادهای رسانهای است. در المپیک سیدنی ۲۰۰۰ بیش از ۱۶٬۰۰۰ گزارشگر و روزنامهنگار حضور داشتند و حدود ۸/۳ میلیارد بیننده از طریق تلویزیون بازیها را مشاهده کردند. رشد المپیک یکی از بزرگترین مشکلاتی است که المپیک در حال حاضر با آن مواجهاست. گرچه در دهه ۱۹۸۰، ورود ورزشکاران حرفهای و کمک مالی توسط شرکتهای بزرگ بینالمللی مشکلات مالی را برطرف کرد، اما شمار زیاد ورزشکاران، خبرنگاران و تماشاچیان شهرهای میزبان را در مورد سازماندهی المپیک با مشکل مواجه میکند.
عضویت
در حال حاضر ۲۰۳ کشور در رقابتهای المپیک شرکت میکنند. این رقم از ۱۹۳ کشوری که سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته بیشتر است. کمیته بینالمللی المپیک بر خلاف دیگر سازمانهای بینالمللی به کشورهایی که دارای استقلال سیاسی نیستند نیز اجازه شرکت در رقابتهای المپیک را میدهد. در نتیجه، بسیاری از مستعمرات و کشورهای غیر مستقل اجازه دارند تا تیمها و ورزشکاران خاص خود را روانه مسابقات المپیک کنند حتی اگر این ورزشکاران دارای شهروندی یک کشور دیگر عضو کمیته المپیک باشند. سرزمینهایی همچون پورتوریکو، برمودا، و هونگ کونگ، نمونههای بارز این مساله هستند، و تمامی آنها گرچه قانوناً بخشی از یک کشور دیگر هستند اما به صورت کشورهایی مستقل در این رقابتها شرکت میکنند. همچنین، از سال ۱۹۸۰، تایوان تحت عنوان «چین تایپه»، و تحت پرچمی که کمیته بینالمللی المپیک طراحی کرده در این رقابتها شرکت میکند. پیش از این سال جمهوری خلق چین به بهانه آنکه تایوان تحت عنوان «جمهوری چین» در این رقابتها شرکت میکرد از شرکت در این رقابتها امتناع میکرد. کمیته بینالمللی المپیک در ۹ فوریه، ۲۰۰۶، جمهوری جزایر مارشال را به رسمیت شناخت و این سرزمین نیز میتواند در المپیک ۲۰۰۸ پکن شرکت کند.
مشکلهای المپیک
جنگ
به رغم آنچه که کوبرتین امید آن را داشت، المپیک نتوانست مانع از وقوع جنگ شود در حقیقت، به خاطر جنگ سه المپیاد بدون برگزاری مسابقات المپیک سپری شد؛ المپیک ۱۹۱۶ به خاطر جنگ جهانی اول برگزار نشد، و رقابتهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۴ نیز به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. همچنین، کشورهای پیروز جنگ جهانی اول مانع از حضور کشورهای مغلوب در المپیک ۱۹۲۰ شدند.
کشتار مونیخ
در حین برگزاری بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۲ در مونیخ (آلمانغربی)، ۱۱ عضو تیم المپیک اسرائیل توسط گروهی از سربازان انتقامجوی فلسطینی تحت عنوان سازمان سپتامبر سیاه، گروگان گرفته شدند. طی یک حمله آزادسازی نافرجام توسط پلیس آلمانغربی ۹ نفراز ورزشکاران اسرائیل، یک پلیس و ۵ نفر از گروگانگیران توسط گلولههای پلیس آلمانغربی کشته شدند. از آن واقعهٔ آزادسازی نافرجام، اکنون به نام کشتار مونیخ یاد میشود.
تروریسم
در زمان بازیهای المپیک تابستانی سال ۱۹۹۶ در آتلانتا، جورجیا، ایالات متحده، انفجار بمبی در المپیک پارک سنتینال باعث کشته شدن ۲ نفر و زخمی شدن بیش از صد نفر شد. گفته میشود بمب گذار اریک رابرت رودلف بودهاست که اکنون در سوپرمکس در فلورنس، کلورادو در حبس ابد بسر میبرد؛ با این حال چندین تئوری توطئه در این مورد وجود دارد.
المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در شهر سالت لیک، ایالات یوتا، ایالات متحده آمریکا، اولین سری از بازیهای المپیک زمستان بود که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برگزار شد. از آن زمان تاکنون شرایط امنیتی سختی بر روی بازیهای المپیک اعمال میشود تا از فعالیتهای تروریستی احتمالی جلوگیری شود.
سیاست
سیاست نیز در چند مورد در بازیهای المپیک اختلال ایجاد کرد که اولین آنها در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین رخ داد. حزب نازی آلمان از این بازیها بعنوان حربهای تبلیغاتی استفاده کرد. در این بازیها لو زلانگ با کمکی که به جسی اونز (دونده و پرنده سیاه پوست) در مسابقه پرش طول کرد، باعث شد او اول شود و خود در جایگاه دوم ایستاد و بدین گونه روح ورزشکاری را در بازیهای المپیک به نمایش گذاشت. جسی اونز در این مسابقات بر خلاف تصورات رایج در مورد برتری نژاد سفید، که به ویژه از سوی ناسیونال سوسیالیستهای آلمانی مطرح شد، با کسب ۴ مدال طلا یکی از نقاط اوج ورزش سیاهان و جنبش ضد تبعیض نژادی را رقم زد.
اتحاد جماهیر شوروی تا بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۵۲ در هلسینکی در این بازیها شرکت نکرده بود. در عوض این کشور بازیهایی بینالمللی به نام اسپارتاکاید را از سال ۱۹۲۸ به راه انداخته بود. بسیاری از ورزشکاران عضو اتحادیههای کارگری یا احزاب کمونیست یا هواداران آنها بازیهای المپیک را تحریم نموده یا از حضور در آن منع میشدند و در عوض در بازیهای اسپارتاکاید شرکت میکردند.
ماجرای سیاسی دیگری که در مقیاس کوچکتری اتفاق افتاد مربوط یه بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۶۸ در مکزیکوسیتی است. دو ورزشکار آمریکایی رشته دو و میدانی به نامهای تامی اسمیت و جان کارلوس بخاطر پیروزی در مسابقات دو ۲۰۰ متر به نشانه جنبش حمایت از حقوق سیاهان سلام نظامی با مشتهای گره خورده دادند. در پاسخ رئیس کمیته بینالمللی المپیک (آی او سی) اوری براندیژ از کمیته ملی المپیک ایالات متحده آمریکا خواست که این دو ورزشکار را به کشورشان باز گرداند و گرنه تیم دو و میدانی این کشور را اخراج خواهد کرد. مقامات ورزشی آمریکایی نیز ناگزیر آن دو را به کشور بازگرداند.
در پاسخ به این حرکت و رویکرد سیاست گریزانه کمیته بینالمللی المپیک در سال ۱۹۷۳ تعدادی از ملتهای تازه به استقلال رسیده، در حرکتی به نام گانفوا بازیهای کشورهای تازه شکل یافته با نام گانفو را آغاز کردند که به صراحت طرفدار دخالت سیاست در ورزش بود. آی او سی اعلام کرد که شرکت کنندگان در بازیهای گانفو حق حضور در بازیهای المپیک را ندارند.
آفریقای جنوبی هم از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۹۲ به دلیل مخالفت برخی از کشورها با سیاست آپارتاید در این کشور از حضور در بازیهای المپیک محروم شده بود.
در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ حضور ورزشکاران اهل کشور افغانستان در المپیک و میدانهای جهانی و آسیایی به حالت تعلیق درآمد. پس از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ افغانستان دوباره در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۰۴ حضور یافت.
تحریم
بدلیل سرکوبی شورش مجارستانیها توسط پیمان ورشو کشورهای هلند، اسپانیا، سویس المپیک ملبورن ۱۹۵۶ را تحریم کردند. کشورهای کامبوج، مصر، عراق و لبنان نبز بهدلیل بحران کانال سوئز این بازیها را تحریم کردند.
در ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ جمع کثیری از کشورهای آفریقایی برای اجبار IOC به محروم کردن آفریقای جنوبی، رودزیا، نیوزیلند تهدید به تحریم بازیها کردند. IOC در دو مورد اول همکاری کرد، اما در المپیک ۱۹۷۶ اقدامی نکرد، زیرا تهدید تحریم از سوی تیم راگبی نیوزیلند به آفریقای جنوبی بود و راگبی جزو بازیهای المپیک محسوب نمیشد. با شروع بازیها کشورهای تهدیدکننده تیمهای خود را به کشورشان بازگرداندند، در حالیکه برخی از ورزشکاران آفریقای جنوبی رقابت خود را آغاز کرده بودند. با این ورزشکاران که به اجبار دولتهایشان مجبور به ترک دهکدهالمپیک بودند همدردی شد. با این حال در خارج از آفریقا با این حرکت دولتها به سردی برخورد شد. ۲۱ کشور آفریقایی باضافه کشور گوانا بهدلیل تحریم نشدن نیوزلند از المپیک، بازیهای مونترال را تحریم کردند.
همچنین در سال ۱۹۷۶، بدلیل فشارهایی که از سوی جمهوری خلق چین اعمال شد، کانادا به تیم اعزامی از جمهوری چین (تایوان) اعلام کرد که این تیم نمیتواند تحت نام «جمهوری چین» در المپیک تابستانی مونترال بازی کند، با این حال توافق شد که تایوان از پرچم و سرود ملی جمهوری خلق چین استفاده کند. تایوان مخالفت کرد و تا المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ در این بازیها حضور نیافت، تااینکه بار دیگر با نام «چین تایپه» و با پرچم مخصوص خود بازگشت.
در المپیک مسکو در سال ۱۹۸۰ و المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ طرفین درگیر در جنگ سرد بازیهای یکدیگر را تحریم کردند.
ایالات متحده بهمراه ۶۴ کشور دیگر از جمله ایران، المپیک مسکو در سال ۱۹۸۰ را بهدلیل حمله شوروی به افغانستان تحریم کردند؛ این در حالیست که تنها ۱۶ کشور غربی در بازیهای المپیک مسکو حضور یافتند. بدلیل این تحریم فقط ۸۰ کشور در این المپیک حضور یافتند. از سال ۱۹۵۶ تاکنون این کمترین تعداد کشور حاضر در المپیک بودهاست.
اتحاد جماهیر شوروی و ۱۴ عضو بلوک شرق (بجز رومانی) هم در دورهٔ بعدی المپیک یعنی در المپیک لسانجلس در سال ۱۹۸۴ با عنوان این مطلب که امنیت ورزشکارانشان تامین نیست در المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴حضور نیافتند. تحریم کنندگان بازیهای المپیک سال ۱۹۸۴ همزمان با المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴در ماههای ژوئیه-اوت در مسکو بین خودشان بازیهایی موسوم به جام دوستی را انجام دادند. جمهوری اسلامی ایران به دلیل تغییر مکان مسابقات از تهران به لسآنجلس به دلیل انقلاب اسلامی المپیک لسآنجلس در سال ۱۹۸۴ را تحریم کرد.(جمهوریاسلامیایران تنها کشوریست که هر دو المپیک (۱۹۸۰ و ۱۹۸۴) را تحریم کردهاست.)
در سال ۱۹۸۸ کره شمالی در اعتراض به اینکه با کره جنوبی میزبان مشترک نشده است، در المپیک سئول شرکت نکرد. سه کشور دیگر کوبا، اتیوپی، نیکاراگوئه (بدلیل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی فرستادن ورزشکاران) همگی از حضور در بازیها انصراف دادند، اما برای اینکه توسط IOC تحریم نشوند، رسماً اعلام کردند که این بازیها را تحریم کردهاند.
ایران بعد از انقلاب اسلامی، همواره مسابقات خود را با اسرائیل بایکوت کردهاست،(ایران اینکار را بهطور واضح انجام نمیدهد و از راههای مشابه استفاده میکند، تا از تحریم توسط کشورهای دیگر خود را برهاند.) در المپیک ۲۰۰۴ در آتن، جودوکار ایرانی آرش میر اسماعیلی به عمد با پرخوری زیاد و افزایش وزن بیشاز حدمجاز از مسابقه با حریف اسرائیلیِ خود (ایهود واکس) محروم شد. چنین اتفاقی در تاریخ برگزاری مسابقات المپیک بیسابقه بوده است.
در المپیک ۲۰۰۸ پس از آنکه معلوم شد دولت چین ۸۰۰هزار مترمربع از جنگلهای استوایی و در معرض انقراض استان پاپوآی اندونزی را برای بازیهای المپیک ۲۰۰۸ (بهقیمت یک میلیارد دلار) خریدهاست، گروههای طرفدار محیط زیست المپیک ۲۰۰۸ را تحریم کردند.
داروهای نیروزا
یکی از مهمترین مشکلات پیش روی المپیک (و بطور کلی رقابتهای ورزشی بینالمللی)، استفاده از داروهای نیروزا است. از اوایل قرن بیستم، بسیاری از ورزشکاران برای تقویت عملکرد خود به استفاده از دارو رو آوردند. به عنوان مثال، برنده دو ماراتن در المپیک تابستانی ۱۹۰۴ توسط مربی خود حتی در حین مسابقه از استریکنین و کنیاک استفاده کرده بود.
با شدت گرفتن استفاده از این روشها، به تدریج این آگاهی پدید آمد که چنین روشهایی در ورزش سالم نیستند.
اولین و آخرین مورد مرگ در اثر استفاده از داروهای نیروزا در المپیک، در سال ۱۹۶۰ رخ داد. در میدان دوپرخهسواری رم، کنت انهمارک دانمارکی از دوچرخهاش به زمین خورد و پس از آن فوت کرد. بررسی پزشکی قانونی نشان داد که مرگ وی در اثر استفاده از امفتامین بودهاست.
در اواسط دهه ۶۰، فدراسیونهای ورزشی استفاده از داروهای نیروزا را منع کردند و در سال ۱۹۶۷، کمیته بینالمللی المپیک نیز همین رویه را دنبال کرد.
اولین ورزشکار المپیک که آزمایش دوپینگش مثبت بود، هانس گونار لیلینوال سوئدی بود که در رشته پنجگانه مدرن شرکت کرده بود و به دلیل استعمال الکل، مدال برنز خود را از دست داد. طی ۳۸ سال بعدی، هفتاد و سه ورزشکار دیگر نیز به سرنوشت وی دچار شدند که در میان آنان چندین برنده مدال نیز حضور دارد. مشهورترین رد صلاحیتی که به خاطر دوپینگ صورت گرفت، مربوط به بن جانسون دونده دو سرعت از کانادا بود. او در المپیک ۱۹۸۸ سئول برنده دو صد متر شد اما جواب آزمایش استانوزولول وی مثبت شد.
با وجود انجام آزمایشها، بسیاری از ورزشکاران بدون اینکه گیر بیافتند به استفاده از مواد نیروزا ادامه دادند. در سال ۱۹۹۰، اسنادی فاش شد که نشان میداد بسیاری از ورزشکاران زن آلمان شرقی به عنوان بخشی از سیاستهای دولت کشورشان به دستور مربیان خود از آنابولیک استروید استفاده کردهاند.
در اواخر دهه نود، کمیته بینالمللی المپیک در حرکتی سازمانیافتهتر علیه دوپینگ دست به اقدام زد که این حرکت به تشکیل آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ در سال ۱۹۹۹ منجر شد. درالمپیک تابستانی اخیر در سال ۲۰۰۰ و المپیک زمستانی ۲۰۰۲، معلوم شد که این نبرد هنوز پایان نیافتهاست چراکه بسیاری از مدالآوران رشتههای وزنهبرداری و اسکی میدانی، به دلیل استفاده از داروهای نیروزا رد صلاحیت شدند.
اخیراً، در المپیک زمستانی ۲۰۰۶، تنها یک ورزشکار در آزمایش دوپینگ مردود شد و مدالش لغو شد. در تنها مورد دیگر، سطح هموگلوبین ۱۲ نفر دیگر بالا تشخیص داده شد و جریمه آن یک تعلیق ۵ روزه به دلیل ملاحظات بهداشتی بود.
در طی این بازیها، کمیته بینالمللی المپیک برای اولین بار طرح آزمایش خون را به اجرا گذاشت.
جنبش المپیک
چندین سازمان در برقراری بازیهای المپیک نقش دارند. آنها در کنار هم نهضت المپیک را شکل میدهند. قوانین و راهکارهایی که این سازمانها بر اساس آن فعالیت میکنند در بخش المپیک عنوان شدهاند.
کمیته بینالمللی المپیک (IOC) که اکنون ژاک روژ ریاست آنرا بر عهده دارد، قلب نهضت المپیک را تشکیل میدهد. از این کمیته به عنوان دولت المپیک یاد میشود، زیرا کار حل و فصل مشکلات، تصمیم گیریهای حیاتی مانند انتخاب میزبان مسابقات و برنامه ریزی برای المپیک بر عهده این کمیتهاست.
سه سازمان در سطحی تخصصی کمیته المپیک را تشکیل میدهند:
فدراسیون بینالمللی (IFs)، هیئتهای کنترل کننده هر ورزش (برای مثال فیفا یا فدراسیون بینالمللی فوتبال و فدراسیون بینالمللی والیبال، یا فدراسیون بینالمللی والیبال.)
کمیته ملی المپیک (NOCs)، که نهضتهای المپیک در هر کشور را هدایت و کنترل میکنند (برای مثال کمیته المپیک ایالات متحده، یا کمیته ملی المپیک در ایالات متحده)
کمیته برنامه ریزی برای بازیهای المپیک (OCOGs)، که مسئول کنترل رویدادهای خاص در المپیک است.
در حال حاضر نهضت المپیک ۲۰۲ عضو NOC و ۳۵ عضو IF دارد. OCOGها قبل از هر المپیک تشکیل میشوند و پس از خاتمه آن و کامل شدن گزارشها کتبی منحل میگردند.
به بیان دیگر نهضت المپیک متشکل از هر شخص و ارگانی است که در المپیک نقش دارند، مثل هیئتهای داوری ورزش ملی، مرزشکاران، رسانهها و حمایت کنندگان بازیهای المپیک.
